سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ

بازگشت ارباب ، اتحاد دوباره

<?php wp_title(); ?>
سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ

بازگشت ارباب ، اتحاد دوباره

<?php wp_title(); ?>
33042

بازگشت ارباب ، اتحاد دوباره

 از همان ابتدا مشخص بود که کار Telltale Games برای به ثمر نشاندن پروژه Game Of Thrones بی نهایت سخت است و نمایش اتفاقات و ابعاد عظیم دنیای Westeros با حفظ فاصله نسبت به سریال Game Of Thrones امری بسیار پیچیده به نظر می رسید . Telltale Games برای اثر خود به سراغ یکی از ابعاد جانبی کتاب رفت و سعی کرد داستان خاندان فورستر را نمایش دهد ، خاندانی که یکی از گروه های وفادار به خانواده استارک ها بحساب می آید و طی اتفاقاتی که در قسمت اول آفتاد با نابودی استارک ها آنها نیز در موضع ضعف قرار گرفتند . اما در اپیزود دوم سعی شده که ابعاد بازی گسترده تر شود و روایت اثر در چهار مکان مختلف پیگیری شود که پدیده ای مثبت در Lost Lords بشمار می آید زیرا یکی از نقاط ضعف قسمت پیشین نبود تنوع لازم و تاکید بیش از حد بر روی اتفاقات Ironrath بود .

Lost Lords در چهار خط داستانی به هم پیوسته روایت می شود که چهار مکان مختلف را نیز در بازی پدید آورده است . مکان اول بازی در شهر Yunkai است که در یک قاره دیگر قرار دارد . در این قسمت ما کنترل شخصیت Asher Forrester ، دومین فرزند پسر Gregor Forrester را در اختیار داریم ، Gregor Forrester که در جریان توطئه در مرگ استارک ها ، جان خود را از دست داد . در این حین Malcolm عموی وی توانسته او را در شهر Yunkai بیابد و ماجرای اتفاقات تلخ خانواده اش را برای او بیان می کند . اتفاقات این خط داستانی پیرامون آشنایی با این شخصیت و البته همراه او Beskha خلاصه می شود ، زنی مردنما که یک جنگجو قابل است و البته باید اعتراف کرد مواجهه این دو شخصیت و چالش های این دو در شهر Yunkai خوب طراحی شده است و شخصیت Asher Forrester را در دل مخاطب جا می اندازد .

بخش دیگر داستان در پایتخت و البته با Mira Forrester روایت می شود که کماکان یکی از بخش های جذاب داستان بحساب می آید . برخلاف قسمت قبل ، داستان Mira بیش از حد حالت خطی ندارد و او علاوه بر اینکه سعی دارد از طریق Margaery Tyrell از خاندان خود محافظت کند با اتفاقات دیگری نیز در این قسمت رو به رو می شود . مواجهه Mira با Tyrion Lannister و اتفاقات پس از آن یکی از نقاط قوت اصلی قسمت دوم بحساب می آید . اما دیگر بخش داستانی بازی کماکان بر روی داستان خاندان Forrester پس از مرگ Gregor Forrester تاکید دارد که از نظر من هنوز هم قوی ترین بخش بازی بحساب می آید . پس از اتفاقات پایان اپیزود قبلی ، بازی در اپیزود دوم با یک سورپرایز بزرگ آغاز می شود و این سورپرایز زنده ماندن Rodrik Forrester است . شخصیت پردازی Rodrik Forrester بزرگترین نکته مثبت اثر بحساب می اید و این موضوع انگیزه و تمایل مخاطب برای پیشبرد بازی را افزایش می دهد .

 Rodrik در جریان خیانت تا نزدیکی مرگ نیز پیش رفته است و زنده ماندن او مانند معجزه است . او در قسمت دوم از نظر جسمانی شرایط مساعدی ندارد و حتی به سختی می تواند بر روی پای خود بایستد . مواجهه او با خواهرش Talia Forrester و البته دیالوگ های صمیمانه این دو ، از نظر احساسی به جذاب تر شدن اثر کمک کرد و بازی بخوبی تاثیر یک مشوق در بازیابی امید در اوج نامیدی را با دو شخصیت Talia و Rodrik نمایش می دهد . اوضاع Ironrath کماکان ناُمید کننده است . طراحی اتفاقات بازی در این بخش از همان قسمت اول عالی طراحی شده بود . خاندان Forrester دیگر آن قدرت قبل را ندارد اما زنده ماندن Rodrik یک امید تازه را قلب آنها ایجاد کرده است . Rodrik با وجود اینکه بشدت از نظر جسمانی ضعیف شده است اما سعی دارد اقتدار خود را حفظ کند و اتحاد را باردیگر به Ironrath بازگرداند .

یکی از نکات مثبت قسمت دوم تکامل شخصیت Rodrik است و در بخش  پایانی Lost Lords کاملا حس انتقام از کاراکتر اصلی به مخاطب نیز منتقل می شود و با جلوه های خاص بصری معروف Telltale به خوبی تاثیرگذاری شخصیت ها را مشاهده می کنیم . اما چهارمین بخش داستانی بازی مربوط به یکی از کاراکترهای دوست داشتنی یعنی Gared Tuttle است . Gared که از خدمتکاران اربابش Gregor Forrester است که به سمت دیوار شمالی معروف Game Of Thrones و البته قلعه سیاه حرکت می کند . او با رسیدن به قلعه سیاه با Frostfinger ملاقات کرده و برای حضور در جمع مدافعین آموزش های لازم را می بیند ، اموزش هایی که در چند مینی گیم بسیار ساده و کسل کننده شمشیر زنی و کمان زنی خلاصه می شود و به واقع این آموزش ها با توجه به شناخت ما از وقایع و خطرهای دیوار غیرمنطقی به نظر می رسد .

Gared البته ماجراهای جالبی را نیز با دو نفر از مدافعین یعنی Finn و Cotter بوجود می آورد و بازی بخوبی در این بخش تنوع داستانی جالبی را ایجاد می کند . در نهایت Gared به همراه Jon Snow راهی آنسوی دیوار می شود . Gared در مواجهه با Jon Snow ماجرای قتل و عام استارک ها را تعریف می کند و جان نیز نکات لازم را به او می گوید و این موضوع بخوبی بستر مکمل شدن این شخصیت ها را بوجود می آورد .

حقیقت این است که تمامی سناریوی داستانی و نقاط عطف قسمت دوم را می توان در دو خط برای مخاطب نوشت و تنها با نوشتن جزئیات بی اهمیت می شود این خط داستانی را گسترش داد . بعد از آنکه در حدود 25 دقیقه به بخش چهارم از قسمت دوم رسیدم با خود گفتم آیا کارگردان بازی فراموش کرده که محتوای بیشتری را در بازی قرار دهد ؟ در بخش چهارم به نظر می رسد کارگردان به کوتاهی بیش از اندازه قسمت دوم پی برده اما به جای قراردادن محتوای لازم بازی را صرفا در نقش Gared با چند مینی گیم کسل کننده می گذارند نه محتوای داستانی که در این قبیل از عناوین اهمیت ویژه ای دارد . بازی حتی از سنت همیشگی عناوین Telltale در قراردادن پایان های چالش برانگیز نیز غافل شده و سکانس پایانی بازی صرفا با برنامه ای به پایان می رسد که تنها با موسیقی و آوازخوانی Talia کمی رنگ و بوی احساسی و فریبنده را به اثر می دهد در حالی که به واقع در قسمت دوم شاهد اتفاقاتی بودیم که به تنهایی آنها را میشد در زمان کوتاهتری روایت کرد .

از سوی دیگر یکی  از مهمترین عناصر حاکم بر سبک درام تعاملی ، قراردادن مخاطب در لحظات احساسی چالش برانگیز و سخت کردن تصمیم گیری برای مخاطب است چیزی که اوج تعالی آنرا در The Wolf Among Us مشاهده کردیم اما به سختی می توان چنین صحنه های حساسی را در  Lost Lords یافت . اگر بخوایم نوع روایت داستان و تاثیرانتخاب های The Wolf Among Us را در کنار Game Of Thrones قرار دهیم کاملا متوجه پسرفت های اثر جدید Telltale می شویم . یکی از نکات مثبت قسمت قبل شخصیت Ethan بود و شخصیت پردازی و اتفاقات حول شخصیت Ethan طوری طراحی شده بود که مخاطب خود را بخشی از روند کلی داستان می دید و احساس اینکه در وقایع کلی Game Of Thrones نقش داریم در قسمت قبلی لذت بخش بود اما در این قسمت این موضوع نیز بخوبی قسمت قبلی پرداخت نشده است  .

Lost Lords صرفا بستر داستانسرایی را با ورود شخصیت Asher Forrester گسترش داده است و البته با ورود Rodrik Forrester به آن غنا و جذابیت بیشتری داده است اما به جز این موارد صرفا شاهد پرداختی معمولی بر اتفاقات بازی  هستیم  . Game Of Thrones در سال 2015 عرضه می شود و این موضوع توقع مخاطب در زمینه های فنی و کنترل گیم پلی را نیز افزایش داده است اما اگر بگوییم عنوان پیشین Telltale یعنی The Wolf Among Us از نظر طراحی بصری و انیمیشن کاراکترها از Game Of Thrones بهتر عمل کرده است ادعای غلطی نداشته ایم . جدای از اینکه گیم پلی بازی هیچ چیزی برای عرضه ندارد و صرفا با مینی گیم های کسل کننده ای نظیر تمرین تیر و کمان کامل شده بازی از نظر فنی نیز در حد توقعات عمل نکرده است  . انیمشین حرکت کاراکترها گاهی اوقات بشدت ضعیف می شود و نوع کنترل دوربین نیز در دو بخش از بازی دارای مشکلاتی عجیبی است .

به جرات می توان گفت که Game Of Thrones خلق شده بدست Telltale Games یک سرو گردن پایینتر از توقعات موجود عمل کرده است . شاید تنها نکته مثبت و قابل تحسین آن پایبندی بیشتر به کتاب باشد چیزی که در سریال تلویزیونی کمتر مشاهده شده اما به جز این مورد بازی بشدت در زمینه ایجاد چالش شخصیتی و فضاسازی برای تقویت روند داستانی ضعف دارد .

در نهایت Game of Thrones: The Lost Lords یک تجربه معمولی بحساب می آید که از برخی جهات حتی نسبت به قسمت قبلی نیز محتوای ضعیفتری را ارائه می دهد . کارگردانی پیشبرد داستان در The Lost Lords طوری است که بستر داستانسرایی بسیار گسترده تر از قسمت قبلی شده است اما در این بستر جدید هنوز داستان به انسجام لازم نرسیده است و ما برخلاف آثار پیشین Telltale کمتر می توانیم چالش های قوی را در مواجهه شخصیت ها بیابیم . بازی از لحاظ فنی نیز کمتر از انتظار عمل کرده است و انیمشین حرکتی کاراکترها گاهی اوقات ناُمیدکننده می شود . بعد از تجربه 70 دقیقه ای کوتاه و نسبتا کم افت و خیز و البته کم محتوا قسمت دوم از خود پرسیدم آیا بهتر نبود Telltale Games به جای 6 قسمته کردن Game Of Thrones آنرا به 5 قسمت کاهش می داد تا محتوای بهتر و بیشتری در قسمت های قبلی تقسیم شود ؟ با وجود این مشکلات بازی همچنان امیدارکننده نشان میدهد و همچنان می تواند به تعالی برسد اما به شرطی که ما برخی عناصر لازم در سبک درام تعاملی را در قسمت های آینده با کیفیت بیشتری مشاهده کنیم ، عناصری که در کمال تعجب خود Telltale Games در آثاری نظیر The Wolf Among Us و The Walking Dead آنها را به شکل ماهرانه ای در اثر پیاده کرده بود .

 

 

نویسنده:Sina R در وبسایت pardisgame


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب‌ها:
درباره وب

درباره وب


    به وبلاگ من خوش آمدید. در این وبلاگ با واقیعت دین اسلام اشنا میشوید.نظر یادتون نره.
    پيوندهای روزانه

    پيوندهای روزانه

    برچسب‌ها

    برچسب‌ها

    امکانات وب

    امکانات وب

    آمار وب سایت:  

    بازدید امروز : 112
    بازدید دیروز : 0
    بازدید هفته : 206
    بازدید ماه : 1050
    بازدید کل : 147933
    تعداد مطالب : 1899
    تعداد نظرات : 72
    تعداد آنلاین : 1


    <-PollName->

    <-PollItems->



      کلیه ی حقوق مادی و معنوی سایت مربوط به خبری-آموزشی بوده و کپی برداری از آن با ذکر منبع بلامانع می باشد.
      قالب طراحی شده توسط: یاس98 و سئو و ترجمه شده توسط: یاس98

      بازگشت ارباب ، اتحاد دوباره

       از همان ابتدا مشخص بود که کار Telltale Games برای به ثمر نشاندن پروژه Game Of Thrones بی نهایت سخت است و نمایش اتفاقات و ابعاد عظیم دنیای Westeros با حفظ فاصله نسبت به سریال Game Of Thrones امری بسیار پیچیده به نظر می رسید . Telltale Games برای اثر خود به سراغ یکی از ابعاد جانبی کتاب رفت و سعی کرد داستان خاندان فورستر را نمایش دهد ، خاندانی که یکی از گروه های وفادار به خانواده استارک ها بحساب می آید و طی اتفاقاتی که در قسمت اول آفتاد با نابودی استارک ها آنها نیز در موضع ضعف قرار گرفتند . اما در اپیزود دوم سعی شده که ابعاد بازی گسترده تر شود و روایت اثر در چهار مکان مختلف پیگیری شود که پدیده ای مثبت در Lost Lords بشمار می آید زیرا یکی از نقاط ضعف قسمت پیشین نبود تنوع لازم و تاکید بیش از حد بر روی اتفاقات Ironrath بود .

      Lost Lords در چهار خط داستانی به هم پیوسته روایت می شود که چهار مکان مختلف را نیز در بازی پدید آورده است . مکان اول بازی در شهر Yunkai است که در یک قاره دیگر قرار دارد . در این قسمت ما کنترل شخصیت Asher Forrester ، دومین فرزند پسر Gregor Forrester را در اختیار داریم ، Gregor Forrester که در جریان توطئه در مرگ استارک ها ، جان خود را از دست داد . در این حین Malcolm عموی وی توانسته او را در شهر Yunkai بیابد و ماجرای اتفاقات تلخ خانواده اش را برای او بیان می کند . اتفاقات این خط داستانی پیرامون آشنایی با این شخصیت و البته همراه او Beskha خلاصه می شود ، زنی مردنما که یک جنگجو قابل است و البته باید اعتراف کرد مواجهه این دو شخصیت و چالش های این دو در شهر Yunkai خوب طراحی شده است و شخصیت Asher Forrester را در دل مخاطب جا می اندازد .

      بخش دیگر داستان در پایتخت و البته با Mira Forrester روایت می شود که کماکان یکی از بخش های جذاب داستان بحساب می آید . برخلاف قسمت قبل ، داستان Mira بیش از حد حالت خطی ندارد و او علاوه بر اینکه سعی دارد از طریق Margaery Tyrell از خاندان خود محافظت کند با اتفاقات دیگری نیز در این قسمت رو به رو می شود . مواجهه Mira با Tyrion Lannister و اتفاقات پس از آن یکی از نقاط قوت اصلی قسمت دوم بحساب می آید . اما دیگر بخش داستانی بازی کماکان بر روی داستان خاندان Forrester پس از مرگ Gregor Forrester تاکید دارد که از نظر من هنوز هم قوی ترین بخش بازی بحساب می آید . پس از اتفاقات پایان اپیزود قبلی ، بازی در اپیزود دوم با یک سورپرایز بزرگ آغاز می شود و این سورپرایز زنده ماندن Rodrik Forrester است . شخصیت پردازی Rodrik Forrester بزرگترین نکته مثبت اثر بحساب می اید و این موضوع انگیزه و تمایل مخاطب برای پیشبرد بازی را افزایش می دهد .

       Rodrik در جریان خیانت تا نزدیکی مرگ نیز پیش رفته است و زنده ماندن او مانند معجزه است . او در قسمت دوم از نظر جسمانی شرایط مساعدی ندارد و حتی به سختی می تواند بر روی پای خود بایستد . مواجهه او با خواهرش Talia Forrester و البته دیالوگ های صمیمانه این دو ، از نظر احساسی به جذاب تر شدن اثر کمک کرد و بازی بخوبی تاثیر یک مشوق در بازیابی امید در اوج نامیدی را با دو شخصیت Talia و Rodrik نمایش می دهد . اوضاع Ironrath کماکان ناُمید کننده است . طراحی اتفاقات بازی در این بخش از همان قسمت اول عالی طراحی شده بود . خاندان Forrester دیگر آن قدرت قبل را ندارد اما زنده ماندن Rodrik یک امید تازه را قلب آنها ایجاد کرده است . Rodrik با وجود اینکه بشدت از نظر جسمانی ضعیف شده است اما سعی دارد اقتدار خود را حفظ کند و اتحاد را باردیگر به Ironrath بازگرداند .

      یکی از نکات مثبت قسمت دوم تکامل شخصیت Rodrik است و در بخش  پایانی Lost Lords کاملا حس انتقام از کاراکتر اصلی به مخاطب نیز منتقل می شود و با جلوه های خاص بصری معروف Telltale به خوبی تاثیرگذاری شخصیت ها را مشاهده می کنیم . اما چهارمین بخش داستانی بازی مربوط به یکی از کاراکترهای دوست داشتنی یعنی Gared Tuttle است . Gared که از خدمتکاران اربابش Gregor Forrester است که به سمت دیوار شمالی معروف Game Of Thrones و البته قلعه سیاه حرکت می کند . او با رسیدن به قلعه سیاه با Frostfinger ملاقات کرده و برای حضور در جمع مدافعین آموزش های لازم را می بیند ، اموزش هایی که در چند مینی گیم بسیار ساده و کسل کننده شمشیر زنی و کمان زنی خلاصه می شود و به واقع این آموزش ها با توجه به شناخت ما از وقایع و خطرهای دیوار غیرمنطقی به نظر می رسد .

      Gared البته ماجراهای جالبی را نیز با دو نفر از مدافعین یعنی Finn و Cotter بوجود می آورد و بازی بخوبی در این بخش تنوع داستانی جالبی را ایجاد می کند . در نهایت Gared به همراه Jon Snow راهی آنسوی دیوار می شود . Gared در مواجهه با Jon Snow ماجرای قتل و عام استارک ها را تعریف می کند و جان نیز نکات لازم را به او می گوید و این موضوع بخوبی بستر مکمل شدن این شخصیت ها را بوجود می آورد .

      حقیقت این است که تمامی سناریوی داستانی و نقاط عطف قسمت دوم را می توان در دو خط برای مخاطب نوشت و تنها با نوشتن جزئیات بی اهمیت می شود این خط داستانی را گسترش داد . بعد از آنکه در حدود 25 دقیقه به بخش چهارم از قسمت دوم رسیدم با خود گفتم آیا کارگردان بازی فراموش کرده که محتوای بیشتری را در بازی قرار دهد ؟ در بخش چهارم به نظر می رسد کارگردان به کوتاهی بیش از اندازه قسمت دوم پی برده اما به جای قراردادن محتوای لازم بازی را صرفا در نقش Gared با چند مینی گیم کسل کننده می گذارند نه محتوای داستانی که در این قبیل از عناوین اهمیت ویژه ای دارد . بازی حتی از سنت همیشگی عناوین Telltale در قراردادن پایان های چالش برانگیز نیز غافل شده و سکانس پایانی بازی صرفا با برنامه ای به پایان می رسد که تنها با موسیقی و آوازخوانی Talia کمی رنگ و بوی احساسی و فریبنده را به اثر می دهد در حالی که به واقع در قسمت دوم شاهد اتفاقاتی بودیم که به تنهایی آنها را میشد در زمان کوتاهتری روایت کرد .

      از سوی دیگر یکی  از مهمترین عناصر حاکم بر سبک درام تعاملی ، قراردادن مخاطب در لحظات احساسی چالش برانگیز و سخت کردن تصمیم گیری برای مخاطب است چیزی که اوج تعالی آنرا در The Wolf Among Us مشاهده کردیم اما به سختی می توان چنین صحنه های حساسی را در  Lost Lords یافت . اگر بخوایم نوع روایت داستان و تاثیرانتخاب های The Wolf Among Us را در کنار Game Of Thrones قرار دهیم کاملا متوجه پسرفت های اثر جدید Telltale می شویم . یکی از نکات مثبت قسمت قبل شخصیت Ethan بود و شخصیت پردازی و اتفاقات حول شخصیت Ethan طوری طراحی شده بود که مخاطب خود را بخشی از روند کلی داستان می دید و احساس اینکه در وقایع کلی Game Of Thrones نقش داریم در قسمت قبلی لذت بخش بود اما در این قسمت این موضوع نیز بخوبی قسمت قبلی پرداخت نشده است  .

      Lost Lords صرفا بستر داستانسرایی را با ورود شخصیت Asher Forrester گسترش داده است و البته با ورود Rodrik Forrester به آن غنا و جذابیت بیشتری داده است اما به جز این موارد صرفا شاهد پرداختی معمولی بر اتفاقات بازی  هستیم  . Game Of Thrones در سال 2015 عرضه می شود و این موضوع توقع مخاطب در زمینه های فنی و کنترل گیم پلی را نیز افزایش داده است اما اگر بگوییم عنوان پیشین Telltale یعنی The Wolf Among Us از نظر طراحی بصری و انیمیشن کاراکترها از Game Of Thrones بهتر عمل کرده است ادعای غلطی نداشته ایم . جدای از اینکه گیم پلی بازی هیچ چیزی برای عرضه ندارد و صرفا با مینی گیم های کسل کننده ای نظیر تمرین تیر و کمان کامل شده بازی از نظر فنی نیز در حد توقعات عمل نکرده است  . انیمشین حرکت کاراکترها گاهی اوقات بشدت ضعیف می شود و نوع کنترل دوربین نیز در دو بخش از بازی دارای مشکلاتی عجیبی است .

      به جرات می توان گفت که Game Of Thrones خلق شده بدست Telltale Games یک سرو گردن پایینتر از توقعات موجود عمل کرده است . شاید تنها نکته مثبت و قابل تحسین آن پایبندی بیشتر به کتاب باشد چیزی که در سریال تلویزیونی کمتر مشاهده شده اما به جز این مورد بازی بشدت در زمینه ایجاد چالش شخصیتی و فضاسازی برای تقویت روند داستانی ضعف دارد .

      در نهایت Game of Thrones: The Lost Lords یک تجربه معمولی بحساب می آید که از برخی جهات حتی نسبت به قسمت قبلی نیز محتوای ضعیفتری را ارائه می دهد . کارگردانی پیشبرد داستان در The Lost Lords طوری است که بستر داستانسرایی بسیار گسترده تر از قسمت قبلی شده است اما در این بستر جدید هنوز داستان به انسجام لازم نرسیده است و ما برخلاف آثار پیشین Telltale کمتر می توانیم چالش های قوی را در مواجهه شخصیت ها بیابیم . بازی از لحاظ فنی نیز کمتر از انتظار عمل کرده است و انیمشین حرکتی کاراکترها گاهی اوقات ناُمیدکننده می شود . بعد از تجربه 70 دقیقه ای کوتاه و نسبتا کم افت و خیز و البته کم محتوا قسمت دوم از خود پرسیدم آیا بهتر نبود Telltale Games به جای 6 قسمته کردن Game Of Thrones آنرا به 5 قسمت کاهش می داد تا محتوای بهتر و بیشتری در قسمت های قبلی تقسیم شود ؟ با وجود این مشکلات بازی همچنان امیدارکننده نشان میدهد و همچنان می تواند به تعالی برسد اما به شرطی که ما برخی عناصر لازم در سبک درام تعاملی را در قسمت های آینده با کیفیت بیشتری مشاهده کنیم ، عناصری که در کمال تعجب خود Telltale Games در آثاری نظیر The Wolf Among Us و The Walking Dead آنها را به شکل ماهرانه ای در اثر پیاده کرده بود .

       

       

      نویسنده:Sina R در وبسایت pardisgame


      نظرات شما عزیزان:

      نام :
      آدرس ایمیل:
      وب سایت/بلاگ :
      متن پیام:
      :) :( ;) :D
      ;)) :X :? :P
      :* =(( :O };-
      :B /:) =DD :S
      -) :-(( :-| :-))
      نظر خصوصی

       کد را وارد نمایید:

       

       

       

      عکس شما

      آپلود عکس دلخواه:







      برچسب‌ها:
      درباره وب

      درباره وب


        به وبلاگ من خوش آمدید. در این وبلاگ با واقیعت دین اسلام اشنا میشوید.نظر یادتون نره.
        پيوندهای روزانه

        پيوندهای روزانه

        برچسب‌ها

        برچسب‌ها

        امکانات وب

        امکانات وب

        آمار وب سایت:  

        بازدید امروز : 112
        بازدید دیروز : 0
        بازدید هفته : 206
        بازدید ماه : 1050
        بازدید کل : 147933
        تعداد مطالب : 1899
        تعداد نظرات : 72
        تعداد آنلاین : 1


        <-PollName->

        <-PollItems->



          کلیه ی حقوق مادی و معنوی سایت مربوط به خبری-آموزشی بوده و کپی برداری از آن با ذکر منبع بلامانع می باشد.
          قالب طراحی شده توسط: یاس98 و سئو و ترجمه شده توسط: یاس98